۱۳۸۸ مرداد ۲۱, چهارشنبه

اندر حقیقت وفاداری سگ و بی چشم و رویی رسانه ملی

ایت الله دستغیب کتابی داره به عنوان داستان های شگفت انگیز.نقل شده : رابرت سگی داشت جهت حراست از منزل خود.وقتی اسم سگ برده میشود نا خود اگاه ذهن ادمی به وفاداری و شرم و حیا این حیوان میرود.رابرت همیشه دیر به منزل می امد و مادامی که به نزدیکی خانه خود میشد,سگ با پارسی خوشحالی خود را از ورود صاحبش نشان میداد.در یکی از شبهای سرد زمستانی که رابرت دیر هنگام به منزل خود میرفت.برف شروع به باریدن گرفت.و سوز شدیدی هوا را در هم گرفت.رابرت با شالی که در گردن داشت صورت خود را پوشاند.وقتی به منزل رسید سگ شروع به پارس کردن کرد .هنگامی که رابرت در را باز کرد سگ همچنان در حال پارس کردن بود.
گویی که رابرت را نشناخته باشد.وقتی رابرت شال خود را به نشانه اشنایی سگ از صورت خود برداشت .سگ پارس هایش تمام شد
در حالی که سر خود را به نشانه شرمندگی به پایین انداخته بود .زوزه ای ضعیف کرد و به گوشه ای رفت.فردا وقتی رابرت برای سگش داشت غذایی میبرد .ناگهان متوجه شد که سگ بی تحرک روی زمین افتاده.و سگ بینوا از شرمندگی به قدری ناراحت بود که نتوانست
دوام بیاورد,و مرد.
به فکر میرویم با این داستان اما غریبی ماجرا حکایت رسانه ملی است که شرم را از یاد برده و بی چشم و رویی را
به حد غایت خود رسانده.ان چیزی که این روزها به عنوان خبرو هر چیز دیگر به خورد ملت داده میشود .ملتی که صاحب و مالک تمامی هر انچه که در رسانه است .جایی بس تاسف دارد.و ادمی را به فکر فرو میبرد.که شرم و حیا را گاهی از حیوان ها باید اموخت
باری تو خود حدیث مفصل به خوان...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر